در اواخــر دهــه شــصت همزمــان بــا فروپاشــی شــوروی، درهــای صــادرات کشــورهای دیگــر بــه روی ایــران بــاز شــد. مــن در کنــار فــروش قطعــات یدکــی شــروع بــه خریـد موتورهـای روسـی ایـژ، کوبـا، مینیسـک، واسـخود و ســه چــرخ مــوراوی از واردکننــدگان عمــده کــردم و در سراســر اســتان توزیــع عمــده و خــرد انجــام مــیدادم. در همیـن حیـن بـا عقـد قـرارداد بـا تعـدادی از قالـب سـازان و تولیدکننــدگان در اصفهــان، ســاخت قالــب و تولیــد قطعــات مصرفــی محصولات روســی را شــروع کــرده و ســپس آن قطعــات را در کل کشــور و در ســطح گســترده توزیـع میکـردم.
در دهــه هفتــاد بــود کــه ســروکله ی محصــوالت چینــی در ایــران پیــدا شــد و بــا اعتبــاری کــه در کل اســتان به عنوان یک توزیع کننده کلان و عمـده کســب کــرده بــودم موفــق بــه اخــذ چنــد نمایندگــی از تولیدکننــدگان محصولات چینـی در اسـتان شـدم و کار فـروش و توزیـع مـن بـه صـورت چشـمگیری توسـعه پیـدا کـرد. حـال از آنجایـی کـه حفـظ اعتبـار مالـی در بیـن تولیدکننـدگان و فروشــندگان موتورســیکلت و صداقــت در کار، سیاســت اصلـی و کلیـدی مـن بـود و همچنیـن فرزندانـم کـه دیگـر فارغ التحصیــل شــده و به صــورت تمــام وقــت در کنــار مـن و کمـک حـال مـن بودنـد، باعـث شـد کـه گسـتره تجـارت مـن بـه اسـتان ختـم نشـود سـپس فـروش بـه اسـتانهای دیگـر را آغـاز کـردم. از اصفهـان مرکـز ایـران بــه دورتریــن شــهر در جنــوب کشــور موتورســیکلت و قطعــه می فروختــم.